این روزها خبرنگار بودن دیگر به راحتی قبل نیست. ممکن است در خیلی از وجوه، پیشرف تکنولوژی به آسانشدن کار آنها کمک کرده باشد، اما در مسئلهی ارتباط با مخاطب شرایط فقط سختتر شدهاست. مخاطبان، خبرها را از شبکههای اجتماعی، که بعضاً موثق هم نیستند، دریافت میکنند و نیازی به پیگیری اخبار از روزنامهها یا سایتهای خبری در خود حس نمیکنند. این اتفاق باعث ایجاد بحران در اتاقهای خبر شده است.
نگاه محدود به مخاطب
یکی از راههای حل این مسئله، درگیرکردن مخاطب با خبر است. این واضح است که روزنامهنگاران برای درک بهتر و تولید خبرهای اثرگذار، باید با مخاطبان خود تعامل داشته باشند. در گذشته، روزنامهنگاران معمولاً دربارهی موضوعاتی که برای خودشان و سردبیرانشان جذاب بود و یا موضوعاتی که توسط رقبایشان پوشش داده میشد، گزارش مینوشتند. در آن حالت، مخاطب نقش منفعلی داشت. روزنامهنگاری قرن بیستم، یک گفتگوی یک طرفه بود که اطلاعاتی را در موضوعات مختلف به مخاطب خود ارائه میداد، بدون آنکه آنها را با آن خبر درگیر کند.
از زمانی که پای اخبار به سایتهای اینترنتی باز شد، روزنامهنگاران متوجه شدهاند اخباری که برای آنها اهمیت دارد، برای مخاطبان معمولاً بیاهمیت هستند. راه سنجش موفقیت یا شکست یک خبر در فضای وب، اغلب با کلیکها اندازه گرفته میشوند. از این طریق است که روزنامهنگاران متوجه میشوند خبری که تولید کردهاند به طبع مخاطبانشان خوش آمده و یا خبر، با سلیقهی آنها جور نبوده است. اخباری که اکثر روزنامهنگاران آن را مهم میدانند، به طور آشکاری بیسود و بدون مخاطب هستند. روزنامهنگاران سنتی معمولاً در این مواقع مخاطب را سرزنش میکنند که چرا پیگیر اخبار مهم نیستند و نسبت به بعضی از مسائل بیتوجهند؛ اما کسانی که به تعامل با مخاطب تأکید دارند، روزنامهنگار را مقصر میدانند که چرا به اندازه کافی به تجربیات و دیدگاههای مخاطب خود توجه ندارد.
در سالهای اخیر مطالعاتی انجام شده است تا بتوانند روابط اتاق خبرها را با مخاطبان، پایدارتر و عمیقتر کنند. کارکنان Hearken در تحقیقاتی خود به این نتیجه رسیدهاند که «مهم است محتوا برای چه کسی تولید شده و مخاطب چگونه قرار است به آن خبر دسترسی داشته باشد. اگر اینگونه نباشد، خبرنگار کنار گذاشته خواهد شد.»
تعریف درگیرکردن مخاطب
درگیرکردن مخاطب دقیقاً به چه معناست؟ این اصطلاح برای توصیف همه چیز، از نحوه واکنش مخاطبان به اخبار منتشر شده تا نحوه مشارکت آنها در تولید آن خبر، استفاده شده است. تعامل با مخاطب، ابزاری برای مصرف و مشارکت مخاطبان در اخبار است. برای درک چگونگی روش خبرنگاران در حوزههای مختلف در برخورد با مخاطب، نیاز است که درگیر کردن مخاطب را بهتر تعریف کرد.
درگیر کردن مخاطب باید پذیرش محور و تولید محور باشد؛ در تعامل تولید محور، شیوههایی اجرا میشود که همزمان هم مخاطبان به اخبار و هم روزنامهنگارن به مخاطبان توجه نشان دهند. در این شیوه، روزنامهنگاران به دنبال این هستند که بدانند چه تعداد از خوانندگان، بینندگان یا شنوندگان بالقوه در ایجاد این داستان شرکت داشتند؟ چند صدای حاشیهای، صدای کسانی که معمولاً به آنها توجه نمیشود، منبع گزارش بوده است؟ چه درصدی از مخاطبان درخواست پوشش همچین گزارشی را داشتهاند؟ این تعریف برای رسانههای خصوصی اهمیت بیشتری دارد.
در تعریف تعامل پذیرش محور، بر استقبال مخاطب تأکید میشود؛ مخاطبان چه قدر برای آن گزارش وقت گذاشتهاند؟ چه قدر در قسمت نظرات یا در شبکههای اجتماعی خود دربارهاش صحبت کردهاند؟ این تعاریف به ویژه برای خبرنگاران و صاحبان روزنامههایی که اخبار را به عنوان یک کالا و مخاطبان را به عنوان یک مشتری میبینند، مفید است. این شبوه از تعامل، تعداد بازدیدکنندگان سایت خبری را مشخص میکند و برای تعیین نرخ اشتراک تبلیغات مفید است. گزارشی که دربارهی استراتژی آنلاین در نیویورک تایمز منتشر شده است، توضیح میدهد: «تبلیغکنندگان مشتاق تعامل هستند، چرا که خوانندگان زمان بیشتری را صرف خواندن یک گزارش میکنند و مجدد به آن صفحه باز میگردند.»
از آنجایی که اتاقهای خبر، منبع درآمدشان اشتراک مخاطبان شده و آن را جایگزین تبلیغات میکنند، بیشتر از شیوهی تولید محور برای پیگیری مخاطبان استفاده میکنند.
تغییر روشها، هدفها را هم تغییر میدهد؟
اگرچه روزنامهنگاران همواره بر این باورند که تلاشهای متمرکزتر برای برقراری ارتباط با مخاطبان منجر به به روزنامهنگاری بهتر و پایدارتر میشود، ابهامی دربارهی معنای روزنامهنگاری بهتر وجود دارد. در نتیجه باعث میشود در اتاقهای خبر یک سؤال مطرح شود؛ مخاطب روزنامهنگاری چه کسانی باید باشند؟ معمولاً اینطور پاسخ داده میشود که برای تعامل بهتر با مخاطب، باید روی گروه خاصی از مردم، تمرکز داشت.
روزنامهنگاری در سطح جهانی، هرگز به استانداردهای خود عمل نکرده است. با اینکه اتاقهای خبری به دنبال داشتن مخاطبان بیشتر بودند، فقط بر افرادی شبیه به خودشان تمرکز کردهاند تا کسانی که با آنها تفاوت دارند. مسئله جذب مخاطب برای روزنامهنگاران هرروز جدیتر میشود؛ این سؤال برایشان پیش میآید که باید چه گروههایی را در اولویت برای تهیهی گزارش قرار دهند؟ و چرا؟
پیگیری جذب مخاطب، سؤال دیگری را هم مطرح میکند؛ روزنامهنگاری به طور کل چه کاری باید انجام دهد؟ صرفاً باید اطلاعاتی مفید ارائه دهد؟ یا باید از تغییر سیاستهای اجتماعی یا سیاسی و جوامع بهحاشیهرانده دفاع کند؟ یا سراغ موضوعات دیگری برود؟ روزنامهنگاری باید برای مخاطب سودی داشته باشد؟ C.W.Anderson در روزنامهی محلی فیلادلفیا مینویسد «روزنامهنگاران باید روند بازاندیشی را آغاز کنند و پاسخ این پرسشها را پیدا کنند که روزنامهنگار چه کسی است، چه میکند و ماحصل کارش برای چه کسانی سودآور است؟». تأمل دربارهی مسئله جذب مخاطب، فرصتی برای برای کشف چگونگی تغییر روزنامهنگاری و پیشبینی آینده این حرفه است.
برای اینکار روزنامهنگاران باید تلاش کنند تا خودشان را با محیط روزنامهنگاری امروز سازگار کنند و مفروضات مربوط به روزنامهنگاری، جامعه و حتی دموکراسی را بیآموزند. کشف این مفروضات، ضروریترین کار برای روزنامهنگار است تا دریابند این صنعت برای چه کسانی مناسب است و پیامدهای موفقیت یا شکست در روزنامهنگاری برای خودشان، جامعه و زندگی مدنی چیست.
از ورود روزنامهنگاری به فضای آنلاین خیلی سال نمیگذرد و هنوز تغییرات آن به طور ملموس درک نشده است. در آینده بیش از حالا هم تغییر خواهد کرد و تغییراتش، هم برای روزنامهنگاران و هم برای مخاطبان آشکار خواهد شد. به هرحال، روزنامهنگاری راه خود را در فضای جدید هم باز خواهد کرد.
نظر شما